🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سلیمی جرونی

سلیمی جرونی

سلیمی جرونی
سلیمی جرونی

دگر چون روز سر از سلیمی جرونی شیرین و فرد 12

شیرین و فرد 12 ام از 97 شیرین و فرهاد

دگر چون روز سر برزد ز کهسار

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30

1 دگر چون روز سر برزد ز کهسار ز مردم دیو شب شد ناپدیدار

2 پری رویان مریم روی از سیر همه گشتند پنهان جمله در دیر

3 نشستند آن ندیمان گرد شیرین همه با چنگ و عود و جام زرین

4 از آن صورت حکایت بازگفتند ز دل گرد پریشانی برفتند

5 همی دادند هر یک زان نشانها که ناگه نازنینی زان میانها

6 بدو گفتا سوی دیر پری سوز ببر نذری و قندیلی برافروز

7 به شیرین آن پری رویان رقاص شدند الحمد خوان یکسر به اخلاص

8 به صدق دل همه یکروی گشتند کشیشان را زیارت جوی گشتند

9 شدند از صدق در آن دیر مینو که باشد صدق هر کس رهبر او

10 کرم را جمله دستی برفشاندند به نذر آنجا به بالا زر فشاندند

11 وز آنجا همچو مرغان، باز پرواز گرفتند و شدند از جانبی باز

12 همه چون سرو هریک ناز در سر به جایی در شدند از هر دو بهتر

13 زمینی کاندرو باد بهاری نمودی جعد گل را شانه کاری

14 بنفشه، زلف سنبل تاب دادی هوا از ژاله گل را آب دادی

15 درختان در درختان سرکشیده در آن آواز مرغان برکشیده

16 در آن صحرا که چون خلد برین بود بنفشه همچو زلف عنبرین بود

17 هر آن گل کز صبا چهره گشادی شقایق سینه را داغی نهادی

18 درون بلبل از گلها پریشان به روی لاله سنبلها پریشان

19 به نقاشی دگر شاپور سرمست که از مانی به خوبی برده بد دست

20 در آن صحرا که رشک نقش چین بود دگر با آن حریفان نقش بنمود

21 زصنعت مشک بر کافور آمیخت زنو بار دگر نقشی برانگیخت

22 که گردون کاو هزاران نقش سازد یکی نابرده دیگر یک طرازد

23 ببیند هر که عقلش برقرار است که عالم سربسر نقش نگار است

24 به صورت چشم مردان کی گشاید که صورت مر زنان را...

25 به صورت کس قدم در راه ننهاد که این ره هر که رفت از راه افتاد

26 زمن بشنو مرو در راه صورت که مرد آنجا کند ره گم ضرورت

27 چو شیرین باز آن صورت نگه کرد ز آه دل جهان بر خود سیه کرد

28 زخون دل که بر مژگان فروهشت تو گفتی لاله ها بر زعفران کشت

29 چو دیدند آن پری رویان چنینش دلش جستند و کردند آفرینش

30 مخور غم ما بکوشیم از برایت که بادا جان ما یکسر فدایت

سلیمی جرونی از شاعران بزرگ قرن 9 هجری می باشد و سبک شعری ایشان هندی است.
اثر دگر چون روز سر برزد ز کهسار شیرین و فرد 12 ام از 97 شیرین و فرهاد سلیمی جرونی می باشد
شعر قالب : شیرین و فرد سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار

شاعر شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار چه کسی است ؟

شاعر شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار سلیمی جرونی می باشد.

شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار چیست ؟

قالب شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار شیرین و فرد است

سبک شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار چیست ؟

سبک شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار سبک هندی است

مضمون اصلی شعر دگر چون روز سر برزد ز کهسار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
سلیمی جرونی

دگر چون روز سر از سلیمی جرونی شیرین و فرد 12

شیرین و فرد 12 ام از 97 شیرین و فرهاد
بنر