- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقانت بسحرها که دعا می گویند به دعا بوی نو از باد صبا می جویند
2 من بسر می روم و دیده براه طلبت بی رهی بین د گرانرا که بپا می پویند
3 چیست بر کشنه دلدار بی گریه زار چون شدش هر سر مو زنده کرا می مویند
4 اشکها را بزن ای دیدهٔ گریان به زمین که چرا خاک رهش از رخ ما می شویند
5 با وجود قد دلجوی و گل خود رویش در چمن سرو و گل از باد هوا می رویند
6 زلف او کرده رها غالیه پویان ختا نافه آهوی چین را به خطا می پویند
7 شعر نو چون همه گویند که سحراست کمال دوستان سخنت شعره چرا می گویند