- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقان در کمین معشوقند ساکنان زمین معشوقند
2 عاشقان را ز دوست نگزیرد بلبل اندر هوای گل میرد
3 اندرین ره، اگر مقامی هست هس ماوای عاشقان الست
4 چون که حسن آمد از عدم به وجود عشق در نور او ملازم بود
5 جان، چو مامور شد به امر احد منتظر یافت عشق بر سر حد
6 گر تو از عشق فارغی، باری من ندارم به غیر ازین کاری
7 هست جانم چنان به عشق غریق که ندارد گذر به هیچ طریق