- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقان تا در میان زنار عشقت بستهاند همچو ترسایان ز قید کفر و دین وارستهاند
2 چشم جان تا بر جمال روی تو واکردهاند خانه دل را به روی غیر درها بستهاند
3 از خود و جمله جهان یکبارگی ببریدهاند تا به درد و سوز عشقت جان و دل پیوستهاند
4 در طلبکاری میان تا بستهاند اهل طریق در مقام جستوجو یک دم ز پا ننشستهاند
5 طاقت تاب جمالت چون نیاوردند خلق خویش را در پیچ زلف از هول جان وابستهاند
6 مردم آلوده نتوانند ره بردن به دوست پاکبازان در حریم وصل تو شایستهاند
7 فیالمثل در گلشن دنیا اسیری زاهدان خار و خاشا کند و عشاق جهان گلدستهاند