- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقان تا ز کمند غم عشقت نرهند دل محنت زده بر جان بلاکش ننهند
2 بیدلانی که گرفتار خم زلف تو اند تا قیامت ز پریشانی و سودا نرهند
3 بندگانی که کنند ار کرمت آزادی هر یک از راه شرف غیرت صد پادشهند
4 نظرم بر مه و مهرست شب و روز و لیک مه و مهر تو که در سایه زیر کلهند
5 من چو یعقوبم و جان و دل من یوسف وار در چه سیب زنخدان تو دائم به چهند
6 لعل دربار ترا خاصیت کاهرباست ورنه عشاق چرا در طلبش همچو کهند
7 نرم و آهسته بما بر گذرای سرو روان که بزیر قدمت شیفتگان خاک رهند
8 من از آنچشمه حیوان و خط سبز وشت صنع حق بینم و قومی ز پی آب و کهند
9 گفتمش از تو مرا بوس و کناری هوس است گفت نشنیده ئی آخر دو بیک کس ندهند
10 هوشدار ابن یمین فتنه دور قمر اند آندو جادو که بعینه دو بلای سیهند