- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را عشق اگر رهنمایی کند ز پیوند عقلت جدایی کند
2 همه استحالت صلاحی دهد همه استفادت خدایی کند
3 ز عقل درونت خلاصی دهد که او حکم های ریایی کند
4 بیاموزدت پس بیاندازدت فریبت دهد خودنمایی کند
5 وگر قول کردی و یابد قبول به تدبیر در سست رایی کند
6 وگر اندک اندک ز تو زلتی تولد کند حق ستایی کند
7 چو ره بازیابد به حل و به عقل جهانگیری و کدخدایی کند
8 چو درماند از جمله تدبیر و رای حریصت چو سگ بر گدایی کند
9 از او آشنایی چنان کن قیاس که بیگانه را آشنایی کند
10 اگر نه نزاری شوریده را چرا هر زمان پیشوایی کند