عشق بر من سر نخواهد آمدن از انوری ابیوردی غزل 239

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

عشق بر من سر نخواهد آمدن

1 عشق بر من سر نخواهد آمدن پا از این گل برنخواهد آمدن

2 گرچه در هر غم دلم صورت کند کز پی‌اش دیگر نخواهد آمدن

3 من همی دانم که تا جان در تنست بر دل این غم سر نخواهد آمدن

4 برنیاید چرخ با خوی بدش صبر دایم برنخواهد آمدن

5 عمر بیرون شد به درد انتظار وصلش از در درنخواهد آمدن

6 چون به حسن از ماه بیش آمد به‌جور زاسمان کمتر نخواهد آمدن

7 گویمش حال من از عشقت بپرس کز منت باور نخواهد آمدن

8 گویدم جانی کم انگار انوری بی‌تو طوفان برنخواهد آمدن

عکس نوشته
کامنت
comment