کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

عشق بر آتش بسوخت دفتر بود از کمال خجندی غزل 467

غزل 467 ام از 1252 غزلیات

عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود

1 عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود اما آبت فتح قریب سر حقایق گشود

2 قطره به دریا رسید ابر برفت از میان قطره به دریا رسید ابر برفت از میان

3 از نفخات بخور کون و مکان در گرفت چون بهم آمیختند آتش و مجمر بعود

4 در پس آئینه چیست قائل این حرف کیست کآینه با خود نداشت آنچه به طوطی نمود

5 هر که بدار فنا جبه هستی بسوخت رمزه سوی الله بخواند سر اناالحق شنود

6 سر فنا گوش کن جام بقا نوش کن حاجت تقریر نیست از عدم آمد وجود

7 جامه بده جان ستان روی مپیچ از میان عاشق بی مابه را عین زیان است سود

8 وجه دو روئی نماند صورت دیباه را باز برفت از میان واسطه تار و پود

9 خلق ز نقصان حال بیخبرند از کمال کز همه بی قیل و قال گوی سعادت ربود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود

شاعر شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود کمال خجندی می باشد.

شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود چیست ؟

قالب شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود غزل است

مضمون اصلی شعر عشق بر آتش بسوخت دفتر بود و نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر