سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ای درد عشق دل شکنت، آرزوی از سلمان ساوجی غزل 323

غزل 323 ام از 897 غزلیات

ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من

1 ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من عشق است عادت تو و در دست خوی من

2 جز درد عشق نیست مرا آرزو، مباد! آن روز را که کم شود این آرزوی من

3 برخاستم ز کوی تو چون گرد، عشق گفت: بنشین که نیست راه برون شد ز کوی من

4 خون می‌خورم به جای می و ذوق مستیم داند کسی که خورد دمی از سبوی من

5 از چشم من برفت چو آب و در آتشم کان رفته نیز باز کی آید به جوی من؟

6 آن سرو سرکش متمایل که میل او باشد به جانب همه الا به سوی من

7 سلمان ز جمله خلق گرفتار برد گوی فی‌الجمله تا کجا رسد این گفت و گوی من؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من

شاعر شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من چه کسی است ؟

شاعر شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من سلمان ساوجی می باشد.

شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من چیست ؟

قالب شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من غزل است

مضمون اصلی شعر ای درد عشق دل شکنت، آرزوی من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر