- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق عقل سوز ببخشا بحالتم کز پند عاقلان بجهان در ملالتم
2 ساقی بیار باده ی نو دور تازه کن کز این شراب کهنه فزودی کسالتم
3 گم گشتگان وادی عشقیم همتی ای خضر یکقدم بنه اندر دلالتم
4 تکفیر مکن که بمجنون حرج نماند آمیخته بکفر اگر چه مقالتم
5 آشفته گرچه جز مس قلبت بکف نماند اکسیر حب دوست کند استحالتم
6 ملکی خراب دارم و یرغوبرم بشاه تا نایب نبی بکند استمالتم
7 باطل هر آنچه جز غم عشق تو خوانده ایم دارم غرامت ار تو ببخشی بطالتم
8 بی مادر و پدر به ره افتاده ام ذلیل طفلم بگو که عشق نماید کفالتم