آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

عشق آن باشد که عاشق را از آشفتهٔ شیرازی غزل 511

غزل 511 ام از 1259 غزلیات

عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد

1 عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد کارش این باشد که جا اندر حریم راز دارد

2 غمزه جادوی خونریزش که گفتی ساحرست او میکند سحری که میپنداریش اعجاز دارد

3 پسته بگشاید بشیر از ار بت شیرین دهانم شکری هرگز نگوید این شکر اهواز دارد

4 هر که در زلف تو دلرا دید گفتا از تعجب آشیان عصفوری اندر چنگل شهباز دارد

5 در نیاز آید چو بنمائی ببستان آنقد و قامت باغبان گر سرو و گل اندر بهاران باز دارد

6 ملک دل بر تو مسلم شد که تو سلطان روحی عشق عالم سوز کی در مملکت انباز دارد

7 بر فرشته آدمی را این شرف اول نبودی کسوتی پوشید عشقش کز ملک ممتاز دارد

8 این شب وصل است آشفته نه روز شکوه کردن قصه هجران دراز و عمر ما ایجاز دارد

9 از حدیث آن لب شیرین زبان بگشود گوئی کاین حلاوت در سخن کلک سخن پرداز دارد

10 مدح حیدر می‌سراید هرشب آشفته به محفل این کرامت لاجرم از سعدی شیراز دارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد

شاعر شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد چیست ؟

قالب شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد غزل است

مضمون اصلی شعر عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر