1 عشق است به دل شور بیابان قیامت بر داغ نگون کرده نمکدان قیامت
2 ناصح، تو به رسوایی ما پرده مپوشان این چاک گذشته ست ز دامان قیامت
3 در سنگ چه مقدار بود جلوه شرر را تنگ است به مجنون تو میدان قیامت
4 امروز برد شورش دل رونق فردا برچیده شد از عشق تو دکان قیامت
5 چون غنچه کشیده ست حزین ، سر به گریبان از خجلت دیوان تو، دیوان قیامت