- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق است که بر درد دل خسته طبیب است شوق است که غارتگر صبر است و شکیب است
2 چشم است که از کفر برد رونق اسلام زلف است که پیرایه زنار و صلیب است
3 سرمایه عشاق چو عجز است و نیاز است کار بت طناز چه ناز است و عتیب است
4 ای میوه گلزار نکوئی تو بفرما کز سیب زنخدان تو دلرا چه نصیب است
5 عاشق که کند عیش بیاد سر زلفت با بوی عبیر تو چه محتاج بطیب است
6 با اینکه شد آویزه فتراک تو سرها دست دل سودا زده گانت برکیب است
7 حلوا نکنم ترک که شور مگسی هست زان کو نتوان رفت که غوغای رقیب است
8 در گلشن حسن تو بس آن سیب زنخداان باغ است که محتاج به به یا که بسیب است
9 چون جوئیش آشفته از این پست و بلندی آنرا که مکان نه بفراز و بشیب است
10 گفتی که بود عشق علی مخزن اسرار آنست که بر منبر توحید خطیب است
11 پیرایه ببندید بخویش ار همه عالم از حب تو ایشاه مرا زینت و زیب است