- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق حالیست که جبریل بر آن نیست امین صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
2 جرعه بر سر خاک از می عشق افشاندند عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جهین
3 مرغ فردوس درین پرده نوازد دستان طوطی قدس ازین آینه گیرد تلقین
4 اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند مشرکانند که اقرار ندارند بدین
5 مفلسی عشق ندارد هوس منصب و جاه خاک این راه به از مملکت روی زمین
6 شب قرب است مرو ای دل غمدیده به خواب که سر زنده دلان حیف بود در بالین
7 ای که روشن نشدن حال دل سوختگان همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
8 باد روشن به تماشای رخت چشم کمال این دعا را ز همه خلق جهان باد آمین