اشتقاق عاشق و معشوق از عشق در مقر از عراقی لمعات 3

اشتقاق عاشق و معشوق از عشق در مقر خود از تعین منزه است و در حریم عین خود از بطون و ظهور مقدس، ولیکن بهر اظهار کمال،‌...

اشتقاق عاشق و معشوق از عشق در مقر خود از تعین منزه است و در حریم عین خود از بطون و ظهور مقدس، ولیکن بهر اظهار کمال،‌ از آن روی که عین ذات خود است و صفات خود، خود را در آینۀ عاشقی و معشوقی بر خود عرضه کرد و حسن خود را بر نظر خود جلوه داد. از روی ناظری و منظوری نام عاشقی و معشوقی پیدا آمد. نعت طالبی و مطلوبی ظاهر گشت. ظاهر را بباطن بنمود، آوازۀ عاشقی برآمد. باطن را به ظاهر بیاراست، نام معشوقی آشکارا شد. ,

2 یک عین متفق که جز او ذره‌ای نبود چون گشت ظاهر این همه اغیار آمده

3 ای ظاهر تو عاشق و معشوق باطنت مطلوب را که دید طلبکار آمده؟

ذات عشق از روی معشوقی آینه عاشق آمد، تادروی مطالعۀ جمال خود کند، و از روی عاشقی آینه معشوق آمد، تا در او اسماء و صفات خود بیند، هرچند در دیدۀ شهود یک مشهود بیش نیاید. اما چون یک روی بدو آینه نماید، هر آینه در هر آینه روئی دیگر پیدا آید. ,

5 و ما الوجه الاواحد غیر انه اذا انت اعددت المرایا تعددا

6 غیری چگونه روی نماید؟ چو هر چه هست عین دگر یکیست پدیدار آمده

عکس نوشته
کامنت
comment