1 عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود جویندهٔ عشق بی عدد خواهد بود
2 فردا که قیامت آشکارا گردد هر دل که نه عاشق است، رد خواهد بود
1 آزردن خلق کافری پندارم وز خلق جهان همین طمع می دارم
2 می کوشم تا ز من نیازارد کس تدبیرم چیست تا ز کس نازارم؟
1 گر خلوت و عزلت است سرمایهٔ تو هرگز به ضلالت نرسد پایهٔ تو
2 مانند هما مجرد آ تا بینی ارباب سعادت همه در سایهٔ تو
1 رندی باید، ز شهر خود تاختهای بنیاد وجود خود برانداختهای
2 زین نادرهای، سوختهای، ساختهای و آنگه به دمی هر دو جهان باختهای