- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق آمد و کرد عقل غارت ای دل تو به جان بر این بشارت
2 ترک عجبی است عشق دانی کز ترک عجیب نیست غارت
3 شد عقل که در عبارت آرد وصف رخ او به استعارت
4 شمع رخ او زبانه ای زد هم عقل بسوخت هم عبارت
5 بر بیع و شرای عقل می خند سودش بنگر ازین تجارت.