عشق آمد و برفت از حکیم نزاری قهستانی غزل 763

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

عشق آمد و برفت قرار و ثباتِ دل

1 عشق آمد و برفت قرار و ثباتِ دل مضبوط کرد مملکتِ کایناتِ دل

2 وه وه که چون به دستِ تسلّط فرو گرفت هر هفت پیکرِ تن و هر شش جهاتِ دل

3 از اشک ریزِ دیده چه گویم مجال نیست گفتن درآن که عاجزم اندر صفاتِ دل

4 نقصانِ کارِ دل همه از عشقِ قاتل است هر چند هم ز عشق فزاید حیاتِ دل

5 بر عقلِ کینه ور چو معوَّل چو بر دمد دهقانِ عشق مهرِ گیا از نباتِ دل

6 می سوزد از مجاهده و می گدازدش تا در ذواتِ عشق شود محوِ ذاتِ دل

7 خوش باش در وفایِ محبّت نزاریا کز ممکنات نیست خلاص و نجاتِ دل

عکس نوشته
کامنت
comment