1 خداوندا ز هر احسان که با ما نمودی در ضیافتخانه جود
2 یکی را از هزار ار شکر گوید نیارد گفت هر کس هست موجود
3 بحق آن کرم کاول نمودی که گردان آخر هر کار محمود
1 ایدل بیار مژده که شاه جهان رسید فرمانده ملوک زمین و زمان رسید
2 شاه جهان طغایتمور خان که ملک را چون او رسید با تن آزرده جان رسید
1 دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب گشت در مغرب نهان حتی توارت بالحجاب
2 از شفق شد چرخ مینا گون عقیق افشان چنانک خنجر کیخسرو از خون دل افراسیاب
1 زلف مشکین تو سرمایه سود است مرا لعل شیرین تو شور دل شیداست مرا
2 بیتو با خود نیم ایدوست ولیکن چکنم هست دشمن ز پس و پیش و چپ و راست مرا