- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشاد از چهره مشکین برقع آن مه ارانی فیه وجه الله جهره
2 ز قدش چون درخت وادی طور شنیدم مژده انی اناالله
3 لبش بگشاد مهر از حقه لعل ز اسرار حقیقت گشتم آگه
4 به رویش ماه را از هیچ وجهی نباشد دعوی خوبی موجه
5 بدان زلف درازم دسترس نیست مبادا دست کس زینگونه کوته
6 ته پایش صبا تا فرش گل ساخت درون غنچه خون بسته ست ته ته
7 به لطف قد ره جامی زد و رفت زهی لطف قد اعلی الله قدره