-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگاه جلوه از آن تافت روی زیبا را که جان ز شرم نماند درآستین مارا
2 نظر بحال دل آن پر غرور نگشاید که سیر دیده نه بیند متاع یغما را
3 امید مغفرتت بس مرا که هم امروز که می کشند غمت انتقام فردا را
4 باین جمال چو آئی برون به معجز عشق زکام خلق برم لذت تماشا را
5 لبت بخنده مرا می کشد چه بدبختم که داده خوی اجل بخت من مسیحا را
6 چو یوسفم گذرد در بهشت بر صف حور نشان دهم بتو هر گام صد زلیخا را
7 اگر اجازت عرفی اشاره فرماید تهی کنم زگهر گنج رمز ایما را