1 بنگر به گل دو رنگ ای ماه عجم یک روز زر طلا و یک روز بقم
2 مانند دو عاشقند بنشسته به هم او سرخ شده ز شرم و او زرد ز غم
1 ترک وصل یار گفتن مشکلست درد عشقش را نهفتن مشکلست
2 سهل باشد پیش ما جور رقیب از سر کوی تو رفتن مشکلست
1 دل رفت از بر من و زلفش مقام ساخت چون موم از آتش رخ او بین که چون گداخت
2 نرّاد ده هزار درین عرصه که منم دیدی که عشق روی تو با من چه مهره باخت
1 آن قد چون نارون بنگر که از بستان ماست و آن گل سیراب بنگر کز سرابستان ماست
2 نغمه ی بلبل شنو در بوستان بر روی گل وآن فغان و ناله و آشوب کز دستان ماست