- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر بر در توأم بنگر سربلندیم ای من سگ تو عفو کن این خود پسندیم
2 گر هندوی دو چشم تو برکش ز غمزه تیغ من آن نیم که از تو برد تیغ هندیم
3 خوش گفت زلف با لب جانبخش تو شبی خ ونیه تونی چرا من افتاده بندیم
4 گفتی بپرسش تو چو آیم چه آورم رحمی بیار بر من و بر مستمندیم
5 خیز ای طبیب مرهم و درمان زیان مکن کاین درد اوست داغ کند سودمندیم
6 از من ببست چشم به هنگام و ناز و گفت هاروت گو با و ببین چشم بندیم
7 در لطف طبع سعدی شیرازی ای کمال باور نمی کنند که گونی خجندیم