- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صد جان به حسرت سوختی، آهی ز جایی برنخاست از دل شکستن های ما، هرگز صدایی برنخاست
2 نخلت کز اشک و آه من، نشو و نما آموخته مانند این شمشادبن، ز آب و هوایی برنخاست
3 در گلشنت باد صبا،کی می کند یادی ز ما؟ دیری ست کز راه وفا، آواز پایی بر نخاست
4 از آمد و رفت نفس، آگه نمی گردد کسی زین کاروان بی خبر، بانک درایی برنخاست
5 تمکینم از حرف سبک، لنگر نمی بازد حزین کوهم ولی ز آواز کس، از من صدایی برنخاست