- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشت لیلی پیش از مجنون هلاک بود غایب آن زمان مجنون پاک
2 عاقبت مجنون چو با آنجا رسید آنچه نتوانست دید آنجا شنید
3 آن یکی گفت ای دلت پر شور او خیز تا با تو نمایم گور او
4 گفت حاجت نیست این با من مگوی زانکه من آن خاک بشناسم ببوی
5 این بگفت و راه گورستان گرفت نعره زن شد شیوهٔ مستان گرفت
6 خاک میبوئید و در ره میشتافت تا که گور لیلی آخر باز یافت
7 ماتم آن ماه را تاوان بداد ساعتی بی خود شد آخر جان بداد
8 چون بپاکی زو برآمد جان پاک در بر اودفن کردندش بخاک
9 زنده او از عشق جانان بود و بس لاجرم بی او فرو رفتش نفس