- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای چون حیات شیرین وی چون روان گرامی جانی و دیده یا دل زینها همه کدامی
2 هربام چون خرامی سرو روان باعی هر شام چون برآئی مهتاب طرف بامی
3 نوشی و خوشگواری نیشی و جانشکاری گه آب و گاه ناری گه صید و گاه دامی
4 دهری و بیوفائی عمری و بی ثباتی مهری و شهرگردی ماهی و ناتمامی
5 بس در لباس رندان بر هم زدی جهانی یا رب چه فتنه خیزد روزی اگر خرامی
6 بر پشت اسب تازی بر روی زین ترکی در برقبای چینی بر سر کلاه شامی
7 صد بنده گردد آزاد از من به شکر لطفت گر بشنوم که روزی گوئی مرا غلامی
8 صد حج کنم پیاده گر کعبه درت را یکره کنم زیارت از بهر نیکنامی