- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نور دل و دیده وای زبده اعیان باری گذری کن بسر چشمه حیوان
2 او آب حیاتست، ازو چاره نباشد او قبله جانست، ازو روی مگردان
3 میل تو بمستیست، زهی لذت مستی! چشمان تو مستند، خوشا حالت مستان!
4 تا روی تو دیدم ز سر شوق و مودت تا عرش رسانید دلم قهقه جان
5 عشق تو خمارست و لبت ساقی جانها زلفت شب قدرست و رخت شمع شبستان
6 با عقل مگویید حکایت ز فراغت از عشق مپرسید حدیث سر و سامان
7 مشغولی هر دل بهوایی و ولایی در حسن جهانگیر تو قاسم شده حیران