سبکدستی کن ای ساقی بده رطل گران ما از جامی غزل 31

سبکدستی کن ای ساقی بده رطل گران ما را

1 سبکدستی کن ای ساقی بده رطل گران ما را به خود درمانده ایم از ما زمانی وارهان ما را

2 نمی خواهیم کافتد چشم ما بر ما خوشا وقتی که سازی در حجاب غیب خویش از ما نهان ما را

3 میان ما و تو نبود حجابی جز وجود ما بیا یکدم کمر بگشای و بردار از میان ما را

4 جمال خود نما تا نیست گردیم از وجود خود که هست این نیستی تخم بقای جاودان ما را

5 چنان از شوق تو مستیم و در عشق تو مستحرق که نی پروای جان مانده ست و نی فکر جهان ما را

6 نشان دولت سرمد به نام ما کجا آید نکرده از نشانها پاک عشق بی نشان مارا

7 نه در کون است منزل عشق را نی در مکان جامی رهی بنما برون از عرصه کون و مکان ما را

عکس نوشته
کامنت
comment