سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

بیا که بی لب لعل تو بس که از سلیم تهرانی غزل 192

غزل 192 ام از 1122 غزلیات

بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست

1 بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست شراب کهنه به ساغر به رنگ شیر شده ست

2 وجود من به جراحت سرشته همچون گل به آب تیغ مگر خاک من خمیر شده ست؟

3 ببین به شانه که دعوی شبروی می کرد که چون به کوچه ی آن زلف دستگیر شده ست

4 ز شوق غنچه ی پیکان او خدا داند کدام شاخ گل است این که چوب تیر شده ست

5 چمن ز مجلس شیرین خبر دهد امشب ز ماهتاب، خیابان چو جوی شیر شده ست

6 سلیم صبح دمید و هنوز مخمورم پیاله زود بنوش و بده، که دیر شده ست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست

شاعر شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست سلیم تهرانی می باشد.

شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست چیست ؟

قالب شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست غزل است

مضمون اصلی شعر بیا که بی لب لعل تو بس که پیر شده ست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر