-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیاد نیست جز انیم که من بیاد تو باشم جز این مراد ندارم که بر مراد تو باشم
2 چو یاد غمزده غم آورد از آن نپسندم بخود غمی که مبادا غمین بیاد تو باشم
3 غمت مباد اسیری اگر بدام تو میرد فدای خاطر آزاد و جان شاد تو باشم
4 مرا چه باک که سد کوه آتش است در این ره اگر چه کاه ضعیفم اسیر باد تو باشم
5 زیاده میکنم امروز جرم تا که بفردا پسند فضل تو و رحمت زیاد تو باشم
6 بفضل بین و کرم بر من ضعیف خدا را که من نه در خور میزان عدل و داد تو باشم
7 زنیستی ره هستی نشاط جست، بگفتا زمن کناره چه گیری که در نهاد تو باشم