1 بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم گل زمینی ازین باغ انتخاب کنیم
2 هوای سیر چمن نیست بی دماغان را به پای شاخ گلی همچو سبزه خواب کنیم
3 سماع باده پرستان بهانه می خواهد چو موج، رقص به آواز رود آب کنیم
4 به وقت باده کشیدن ز شعله ی آواز به باغ هر نفسی بلبلی کباب کنیم
5 سفینه های گل و لاله در میان آریم به باغ چون هوس صحبت کتاب کنیم
6 نهفته آتشی از عشق در جگر داریم ازان چو لاله و گل، آب در شراب کنیم
7 نثار او نتوان کرد جان که خود داده ست ز ابلهی ست که در کار گل گلاب کنیم
8 به بزم وصل گذشتن ز کام دل سهل است که ما به مصحف گل توبه از شراب کنیم
9 تو از سلیم و سلیم از تو، دیگری خود نیست پیاله گیر، ز هم تا به کی حجاب کنیم