بیاید بر آن دیده بگریست از کمال خجندی غزل 570

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

بیاید بر آن دیده بگریست زار

1 بیاید بر آن دیده بگریست زار که محروم ماند ز دیدار یار

2 نه اشک است آن در یکدانه آه که از گریه باز آیدم در کنار

3 نه آن برگ گل نیز کز نازکی کشم دامنش چون صبا بو گذار

4 بر آن پای داریم سر تا که هست همین است بس دولت پایدار

5 به خاک ار برم مهر ابروی دوست بر آریده طاقیم پیشه مزار

6 محب گرچه جز جان غمگین نداشت روان برده تحفه بر غمگسار

7 کمال این همه انتظار تو چیست گرت هست جانی بیا و بیار

عکس نوشته
کامنت
comment