-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا بیا که دل بسته را گشاد دهیم بیار باده که غم های دل به باد دهیم
2 غمی که مونس دیرینه بود در دل ما اگر ز یاد برفت آن غمش به یاد دهیم
3 به وقت نزع فریدون نگر به سام چه گفت که وقت شد که قبادی به کیقباد دهیم
4 روان خفته ی نوشیروان چه می گوید که بهتر است که انصاف و عدل و داد دهیم
5 زبان بسته ی طایی به رهروی خوش گفت که توشه ای بطلب تا که مات زاد دهیم
6 سروش غیب ندا می کند به ابن حسام که ناامید چرایی که ما مراد دهیم
7 همین کرشمه تمامم که دوش ساقی گفت وظیفه ای است مقرر ترا زیاد دهیم