- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید
2 بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی
3 بنوش جامی و آسوده شو ز وسوسهٔ غم چه غم خوری که چه سان کارت از حواله برآید
4 مچش که شعبدهٔ میزبان دهر بلند است اگر به زهرنیالوده یک پیاله برآید
5 بدین جمال اگر بگذری به سوی گلستان ز گلبنش گل و برگ هزار ساله برآید
6 به مطلبی نفکندست سایهٔ همت، عرفی که از قبول دعاها ز دست هاله برآید