1 بیا متاب ار زلف پرتابت بگیرم مجوش ار جزع پرجوشت ببوسم
2 سفر کردم مگر چون بازگردم به پرسش خوش در آغوشت ببوسم
3 مرا بر دوش خوش بد بار اندوه که چون آیم بر و دوشت ببوسم
4 حدیثی گویمت در گوش نرمک بدان حیلت بناگوشت ببوسم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 الا یا مشعبد شمال معنبر بخاری بخوری و یا گرد عنبر
2 نه روحی ولیکن چو روحی مصفا نه نوری ولیکن چو نوری منور
1 خبر دهید مرا کآن پسر خبر دارد که کار من زغمش روی در خطر دارد
2 خبر ندارم در عشق او ز کار جهان ولی جهان ز من و کار من خبر دارد
1 خیال روی تو یکباره برد خواب مرا درنگ وصل تو افکند در شتاب مرا
2 متاب روی ز من دلبرا و زلف متاب که تاب زلف تو در تب فکند تاب مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **