مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی
مجیرالدین بیلقانی

مگذار تا توانی کز از مجیرالدین بیلقانی غزل 46

غزل 46 ام از 504 غزلیات

مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم

1 مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم ترسم کز آتش دل دود از جهان برآرم

2 آبی بر آتشم زن ورنه به آه سینه بس گرد فتنه هر شب کز آسمان برآرم

3 عمرم به وصل بستان کاین دولتم نباشد کز جیب عشق سودی بی صد زیان برآرم

4 جان خواستی غمت را گو پای بر کران نه تا من به جان سپردن دست از میان برآرم

5 از روز رفته بگذر کاکنون به شحنه غم دل می دهم به رشوت تا کار جهان برآرم

6 افغان من به بوسی در لب شکن که گردون با فتنه سر در آرد گر من فغان برآرم

7 گفتی مجیر ازین در کی باز گردد آخر آنگه که پای دل را زان آستان برآرم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم

شاعر شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم چه کسی است ؟

شاعر شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم مجیرالدین بیلقانی می باشد.

شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم چیست ؟

قالب شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم غزل است

مضمون اصلی شعر مگذار تا توانی کز غم فغان برآرم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر