چه رها کنی به شوخی سر زلف دلربا از کمال خجندی غزل 24

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چه رها کنی به شوخی سر زلف دلربا را

1 چه رها کنی به شوخی سر زلف دلربا را که ازو بهم برآری همه وقت حلقه ها را

2 به دوصد ادب برآن در چو خطاست برگذشتن حرکات نامناسب ز چه رو بود صبا را

3 نشود ز گرد فتنه سر کوی دوست خالی بدو زلف اگر بروبد همه عمر خاک پا را

4 شب و روز غیر دردی نخورم بر آستانت که دوای خوبرویان نرسد من گدا را

5 چه دهی دلم که بخشم ز بلای خود امانت به عطا مکن حوالت به بلا سپار ما را

6 چو بدست خویش تیغم بزنی دمی رها کن که ز ساعدت بگیرم به حواله خون بها را

7 مدهید گو طبیبان به کمال مرهم جان چو سپرد جان به جانان چه کند دگر دوا را

عکس نوشته
کامنت
comment