سر چه باشد که تو در راه وفا از حزین لاهیجی غزل 870

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

سر چه باشد که تو در راه وفا نگذاری

1 سر چه باشد که تو در راه وفا نگذاری همه جا ریزه ی دل ریخته پا نگذاری

2 می کند جلوه بی بود حباب آگاهت تا درین آب وهوا طرح بنا نگذاری

3 چون کمان شد قدت، از تیر سبکروتر باش قامت خم شده بر دوش عصا نگذاری

4 دیده ات خواب فراغت نتواند دیدن تا سر خویش به بالین رضا نگذاری

5 می دهد آمدنت مژدهٔ از خود رفتن آنقدر باش که ما را تو به ما نگذاری

6 غم عشق آنچه بد از سینهٔ ما بیرون کرد تهمت دل به من بی سر و پا نگذاری

7 نشود محرم خاک قدم پیر مغان سر،که بر خشت در میکده ها نگذاری

8 طاقت سینهٔ گرم تو نداریم حزین دعوی خویش به دیوان جزا نگذاری

عکس نوشته
کامنت
comment