1 به هدایت سرای قرآن آی ادب آموز از خلیل خدای
2 زانکه شرط اذا مرضت چو گفت در جزا در فهو یشفین سفت
3 شرط چون بود جنس سقم و مرض خویش را داشت اندر آن معرض
4 داد ربط جزا که بود شفا به خدا عز شأنه و علا
1 ای که در دولت دین کم زنی چند دم از نسبت آدم زنی
2 آدمی آنست که دینی در اوست محو گمان کرده یقینی دراوست
1 پیش شیخی رفت آن مرد فضول بهر بی فرزندیش خاطر ملول
2 گفت با من دار شیخا همتی تا ببخشد کردگارم دولتی
1 شب که از هر کار دل پرداختی با حریفان نرد عشرت باختی
2 بزمگاهی چون بهشت آراستی مطربان حور پیکر خواستی