1 به هدایت سرای قرآن آی ادب آموز از خلیل خدای
2 زانکه شرط اذا مرضت چو گفت در جزا در فهو یشفین سفت
3 شرط چون بود جنس سقم و مرض خویش را داشت اندر آن معرض
4 داد ربط جزا که بود شفا به خدا عز شأنه و علا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون نه جسم است حق نه جسمانی نه هیولاست نی هیولانی
2 باشد از حیز و جهت بیرون وز حدود مشابهت بیرون
1 خدمت مولوی چه صبح و شام دارد اندر کتابخانه مقام
2 متعلق دلش به هر ورقی در خیالش ز هر ورق سبقی
1 به تمنای سیر و نیت گشت واعظی بر حدود غور گذشت
2 بامدادان به مسجدی برخاست بهر حضار مجلسی آراست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به