ترک جان در ره آن سرو روان از عرفی شیرازی مثنوی 39

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست

1 ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست عشق اگر نرخ نهد قیمت جان این همه نیست

2 جزو قیمت نیم اما به قناعت شادم کآنچه محصول زمینست و زمان این همه نیست

3 باغبان را از عشوه گل دل بگرفت ورنه پژمردگی بیم خزان این همه نیست

4 آخر از شعبده دلگیر شود شعبده باز دل قوی دارکه دستان جهان این همه نیست

5 صفتی به ز ریا نیست مگر زاهد را ورنه چون باد بروت دگران این همه نیست

6 منزل صلح میان تو دراز است فغان ورنه در دین تو با کیش مغان این همه نیست

7 شوق ما راه تماشاگه خود نشناسد ورنه آرایش گلزار جنان این همه نیست

8 خضر توفیق مگر راهبرت شد عرفی ورنه خود رهبری نام و نشان این همه نیست

عکس نوشته
کامنت
comment