عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

ترک جان در ره آن سرو روان از عرفی شیرازی مثنوی 39

مثنوی 39 ام از 981 مثنویات

ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست

1 ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست عشق اگر نرخ نهد قیمت جان این همه نیست

2 جزو قیمت نیم اما به قناعت شادم کآنچه محصول زمینست و زمان این همه نیست

3 باغبان را از عشوه گل دل بگرفت ورنه پژمردگی بیم خزان این همه نیست

4 آخر از شعبده دلگیر شود شعبده باز دل قوی دارکه دستان جهان این همه نیست

5 صفتی به ز ریا نیست مگر زاهد را ورنه چون باد بروت دگران این همه نیست

6 منزل صلح میان تو دراز است فغان ورنه در دین تو با کیش مغان این همه نیست

7 شوق ما راه تماشاگه خود نشناسد ورنه آرایش گلزار جنان این همه نیست

8 خضر توفیق مگر راهبرت شد عرفی ورنه خود رهبری نام و نشان این همه نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست

شاعر شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست عرفی شیرازی می باشد.

شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست چیست ؟

قالب شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست مثنوی است

مضمون اصلی شعر ترک جان در ره آن سرو روان این همه نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر