1 ترک من کز بزم می گلرنگ میآید برون همچو شمشیر از برای جنگ میآید برون
2 رسم خونریزی به دست و تیغ او زیبنده است این حنا از دست او خوشرنگ میآید برون
3 هیچ کس از صحبت آشفتگان خوشدل نرفت مور از ویرانهام دلتنگ میآید برون
4 نیست آسان ساغر عشرت گرفتن از فلک بادهٔ ما همچو لعل از سنگ میآید برون
5 بس که گشتم ناتوان، هرگاه مینالم سلیم نالهای گویی ز تار چنگ میآید برون