-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آخر ای ظالم خدا را یاد کن بنده را بندِ غم آزاد کن
2 یا به مکتوبی روانم تازهدار یا به پیغامی دلم را شاد کن
3 گر چه با دست این سخن در گوشِ تو از دو زلفت حلقهای برباد کن
4 آخرم روزی به شیرینی بپرس وآنگهم والهتر از فرهاد کن
5 با تو یاری گفته بود از راهِعجز چارهی این کُشتهی بیداد کن
6 گفته[ای] من از کجا او از کجا هر که را دردیست گو فریاد کن
7 یا طمع بگسل نزاری از وصال یا دلی از آهن و فولاد کن