- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب گذشته، فتادم به خاک کوچهٔ غم هزار مرحله، ز آرامگاه راحت دور
2 دلی دیار محبّت، تنی خراب ستم لبی محیط شکایت، سری لبالب شور
3 ز گریه هر رگ مژگان چو ابر دریابار ز ناله هر سر مو، گشته بود محشر صور
4 گسسته تار امیدم فلک به زور ستم شکسته جام مرادم فلک به سنگ فتور
5 که ناگهان، سرم از خاک برگرفت کسی که بود گرد رهش توتیای دیدهٔ حور
6 شمیم گلشن کویش، عبیر جیب وفا نسیم پرتو لطفش چراغ بزم حضور
7 به مژده گفت:که ای خانه زاد خسرو عشق خرابهٔ دلت از فیض دوستی معمور
8 چنین که هر قلم استخوانت ناله سراست مدار، کلک بلاغت شعار را معذور
9 به گریه گفتمش، ای مونس شکسته دلان به روزگارتو، ویرانهٔ وفا معمور
10 سخن چگونه سرایم؟ نفس چگونه کشم؟ دلم پر آتش و چشمم پر آب و بختم شور
11 نهفته گفت به گوش دلم که ناله خطاست اگر شکور نیی، در بلیّه باش صبور