1 دامان غنای عشق پاک آمد پاک زآلودگی نیاز با مشتی خاک
2 چون جلوه گر و نظارگی جمله خود اوست گر ما و تو در میان نباشیم چه باک
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ما را به جز این جهان جهانی دگرست جز دوزخ و فردوس مکانی دگرست
2 قلاشی و عاشقیش سرمایهٔ ماست قوالی و زاهدی از آنی دگرست
1 از کعبه رهیست تا به مقصد پیوست وز جانب میخانه رهی دیگر هست
2 اما ره میخانه ز آبادانی راهیست که کاسه میرود دست بدست
1 در دیده به جای خواب آب است مرا زیرا که به دیدنت شتاب است مرا
2 گویند بخواب تا به خوابش بینی ای بیخبران چه جای خواب است مرا
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به