لعلش که کار بوسه به انداز می‌کند از سعیدا غزل 310

لعلش که کار بوسه به انداز می‌کند

1 لعلش که کار بوسه به انداز می‌کند دل را کباب شعلهٔ آواز می‌کند

2 [در] چشم عاشقان حقیقت شعار چرخ خاکستر است آینه‌پرداز می‌کند

3 از بس که ناز بر سر هم جمع کرده است هر عضو او به عضو دگر ناز می‌کند

4 پوشد هر آن که چشم، سعیدا ز کاینات بر روی خود ز غیب [دری] باز می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment