جامی

جامی

جامی
جامی

لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد از جامی غزل 311

غزل 311 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد نورم از آمدن او به بصر باز آمد

2 از نم دیده صاحبنظران سوی چمن لاله و سنبل او تازه وتر باز آمد

3 آن جگرگوشه که چون اشک برفت از نظرم خون شد از غم جگرم تا به نظر باز آمد

4 بندم از جان کمر بندگی او که به لطف بهر خونریزی من بسته کمر باز آمد

5 ملک دلها همه بگرفت و ازان زلف دراز در پناه علم فتح و ظفر باز آمد

6 شد چو پروانه دل از صبر و خرد ساخته پر سوی آن شمع ولی سوخته پر باز آمد

7 جامی افتاد به زندان غم از شوق لبش طوطی آری به قفس بهر شکر باز آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد

شاعر شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد جامی می باشد.

شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد چیست ؟

قالب شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد غزل است

مضمون اصلی شعر لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.