نهادی لعل رخشان بر بناگوش از جامی غزل 479

نهادی لعل رخشان بر بناگوش

1 نهادی لعل رخشان بر بناگوش سهیل و ماه را کردی هم آغوش

2 در اشکم شد از عکس لبت لعل منش در دیده جا کردم تو در گوش

3 تو را از هر طرف در گوش لعلی ست چنان لعلی که از جان می برد هوش

4 مرا بر هر مژه لعلی ست اما ازان خونی که در دل می زند جوش

5 ز لعلت گر کنم دریوزه کامی به لؤلؤ لعل را گیری که خاموش

6 چه بودی کوهکن لعل تو دیدی که کردی لعل شیرین را فراموش

7 ز لعلش چون نداری رنگ جامی ز خون دل شراب لعل می نوش

عکس نوشته
کامنت
comment