- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نهادی لعل رخشان بر بناگوش سهیل و ماه را کردی هم آغوش
2 در اشکم شد از عکس لبت لعل منش در دیده جا کردم تو در گوش
3 تو را از هر طرف در گوش لعلی ست چنان لعلی که از جان می برد هوش
4 مرا بر هر مژه لعلی ست اما ازان خونی که در دل می زند جوش
5 ز لعلت گر کنم دریوزه کامی به لؤلؤ لعل را گیری که خاموش
6 چه بودی کوهکن لعل تو دیدی که کردی لعل شیرین را فراموش
7 ز لعلش چون نداری رنگ جامی ز خون دل شراب لعل می نوش