لعل نوشینش چو خندان می‌شود از عبید زاکانی غزل 46

عبید زاکانی

آثار عبید زاکانی

عبید زاکانی

لعل نوشینش چو خندان می‌شود

1 لعل نوشینش چو خندان می‌شود در جهان شکر فراوان می‌شود

2 قد او هرگه که جولان می‌کند گوییا سرو خرامان می‌شود

3 پرتو رویش چو می‌تابد ز دور آفتاب از شرم پنهان می‌شود

4 قصهٔ زلفش نمی‌گویم به کس زآنکه خاطرها پریشان می‌شود

5 من نه تنها می‌شوم حیران او هرکه او را دید حیران می‌شود

6 گرچه می‌گوید که بنوازم ترا تا نگه کردی پشیمان می‌شود

7 با عبید ار نرم می‌گردد دلت کارهای سختش آسان می‌شود

8 هرکه را شاهی عالم آرزوست بندهٔ درگاه سلطان می‌شود

9 شاه اویس آن خسرو دریا دلی کآفتابش بندهٔ فرمان می‌شود

10 خسروی کز کلک گوهربار او کار بی‌سامان به سامان می‌شود

عکس نوشته
کامنت
comment