-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لعل جانبخشت، که یاد از آب حیوان میدهد زنده را جان میستاند، مرده را جان میدهد
2 دور بادا چشم بد، کامروز در میدان حسن شهسوار من سمند ناز جولان میدهد
3 یارب! اندر ساغر دوران شراب وصل نیست یا به دور ما همه خوناب هجران میدهد؟
4 دل مگر پا بسته زلف تو شد کز حال او باد میآید، خبرهای پریشان میدهد؟
5 نیست درد عشق خوبان را به درمان احتیاج گر طبیب این درد بیند ترک درمان میدهد
6 موجب این گریههای تلخ میدانی که چیست؟ عشوه شیرین که آن لبهای خندان میدهد
7 ای اجل، سوی هلالی بهر جان بردن میا زان که عاشق گاه مردن جان به جانان میدهد