-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لعل تو رد شکست من زمزمه بس نمیکند آن چه تو دوست میکنی دشمن کس نمیکند
2 از سخن حریف سوز آن چه تو آتشین زبان با من خسته میکنی شعله به خس نمیکند
3 راحله از درت روان کردم و این دل طپان میکند امشب از فغان آن چه جرس نمیکند
4 از خم زلف بعد ازین جا منما به مرغ دل مرغ قفس شکن دگر میل قفس نمیکند
5 مرغ دلی که میجهد خاصه ز دام حیلهای دانه اگر ز در بود باز هوس نمیکند
6 محتشم از کمند شد خسته چنان که چون توئی میرود از قفا و او روی به پس نمیکند